نویسنده: محمد جواد دمیرچی - 2025/04/12

نقش آرزو در تربیت انسان چیست؟

wish

در قلب هر انسان، آرزوهایی نهفته است که مانند مشعلی فروزان، مسیر زندگی او را روشن می‌کنند. این آرزوها، نه‌تنها هویت فرد را شکل می‌دهند، بلکه در فرآیند تربیت، نقش کلیدی در هدایت او به سوی کمال یا انحراف به سوی دنیا ایفا می‌کنند. نقش آرزو در تربیت، موضوعی است که از منظر تعلیم و تربیت اسلامی، عمیقاً مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله با تکیه بر آیات قرآن کریم، روایات اسلامی، و نگاهی فلسفی و تربیتی، به بررسی این پرسش می‌پردازد که چگونه آرزوها می‌توانند انسان را به سوی رضایت الهی سوق دهند یا او را در دام فریب‌های شیطان گرفتار کنند. از داستان‌های قرآنی آدم و یوسف تا نمونه‌های تاریخی و معاصر، این نوشتار نشان می‌دهد که مربیان و والدین چگونه می‌توانند با شناخت و هدایت آرزوهای شاگردان و فرزندان، آن‌ها را به سوی حقیقت و رشد معنوی راهنمایی کنند. هدف این مقاله، ارائه دیدگاهی جامع درباره نقش آرزو در تربیت است تا خوانندگان بتوانند با آگاهی از این نیروی درونی، در مسیر تربیت انسان‌هایی متعالی گام بردارند.

 

نقش آرزو در تربیت انسان، مانند نیروی محرک رفتار

آرزوها، هسته مرکزی وجود انسان را تشکیل می‌دهند و به‌عنوان نیرویی عمیق و پایدار، تعیین‌کننده جهت‌گیری‌های او در زندگی هستند. در حوزه تعلیم و تربیت، نقش آرزو در تربیت به‌مثابه کلیدی است که درهای شناخت انسان را می‌گشاید. آرزو، فراتر از یک خواسته زودگذر، بیانگر عمق وجود انسان است و نشان می‌دهد که او کیست، به چه می‌اندیشد، و به سوی چه مقصدی در حرکت است. قرآن کریم با دعوت انسان به تأمل در خواسته‌هایش، او را به خودشناسی فرا می‌خواند:
«إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» (عنکبوت: ۴۵)
نماز، انسان را از زشتی‌ها و پلیدی‌ها بازمی‌دارد و یاد خدا، بزرگ‌ترین هدایت‌گر برای قلب اوست. در آیه‌ای دیگر، خداوند مقصد والای آرزوها را چنین ترسیم می‌کند:
«وَرِضْوَانٌ مِنَ اللهِ أَكْبَرُ» (توبه: ۷۲)
خشنودی الهی، بالاترین هدفی است که انسان می‌تواند در آرزوهایش جست‌وجو کند.
انبیای الهی با رسالت خود، انسان را به سوی آرزوهایی هدایت کردند که شایسته روح اوست؛ آرزوهایی که نه‌تنها او را از دام‌های دنیوی رها می‌کنند، بلکه به سوی سعادت ابدی رهنمون می‌سازند. نقش آرزو در تربیت این است که مربی باید این نیروی درونی را بشناسد و شاگرد را به سوی خواسته‌هایی سوق دهد که با فطرت الهی او هم‌خوانی داشته باشند.

 

نقش آرزو در تربیت
 

آرزو، ریشه ی حرکت انسان

آرزو ، مانند چشمه‌ای جوشان در اعماق وجود انسان، هر تصمیم، نیت، و عمل او را تغذیه می‌کند. برخلاف نیت‌های لحظه‌ای که ممکن است در اثر شرایط تغییر کنند، آرزوها ریشه‌هایی عمیق دارند که سال‌ها، حتی دهه‌ها، انسان را به سوی هدفی خاص هدایت می‌کنند. این آرزوهاست که به انسان انگیزه می‌دهد تا صبح از خواب برخیزد، تلاش کند، و در برابر سختی‌ها پایداری نشان دهد. اگر این نیروی محرک از انسان گرفته شود، او مانند ماشینی بدون سوخت، در جای خود متوقف می‌ماند و حیاتش از معنا تهی می‌شود.
در تعلیم و تربیت، نقش آرزو در تربیت به‌عنوان موتور محرک انسان برجسته است. هر نشست و برخاست، هر انتخاب و هر تلاش، سایه‌ای از آرزوی اصلی انسان است. برای مثال، کسی که آرزوی کسب دانش دارد، هر کتاب و هر کلاس برایش فرصتی است برای نزدیک شدن به این هدف. اما اگر آرزویی در قلب نباشد، انسان در برابر انگیزه‌های زندگی بی‌تفاوت می‌شود و هیچ نیروی بیرونی نمی‌تواند او را به حرکت وادارد. اینجاست که مربی باید با ظرافت، آرزوهای شاگرد را بشناسد و او را به سوی خواسته‌هایی هدایت کند که نه‌تنها به رشد او در این دنیا کمک کنند، بلکه او را برای حیات ابدی آماده سازند.
 

دو آرزو، دو مسیر تربیت

آرزوها، انسان را به دو مسیر کاملاً متمایز هدایت می‌کنند که هر یک، مقصدی متفاوت را برای او رقم می‌زنند:
●    آرزوهای آسمانی: این آرزوها ریشه در فطرت پاک الهی انسان دارند و او را به سوی کمال، رحمت الهی، و نزدیکی به پروردگار می‌برند. کسی که آرزوی رضایت خدا را در دل می‌پروراند، هر عملش، حتی ساده‌ترین کارهای روزمره، رنگ و بوی الهی می‌گیرد.
●    آرزوهای خاکی: این آرزوها از میل به برتری‌جویی، شهرت، قدرت، یا ثروت در دنیا سرچشمه می‌گیرند و انسان را به سوی پست شدن و دوری از حقیقت سوق می‌دهند. چنین آرزوهایی، هرچند در ظاهر فریبنده‌اند، در نهایت به پوچی و حسرت می‌انجامند.
قرآن کریم با صراحت، انسان را از خطر آرزوهای خاکی برحذر می‌دارد:
«تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» (قصص: ۸۳)
جهان جاودان، از آن کسانی است که در زمین به دنبال برتری‌جویی و فساد نیستند و تقوای الهی پیشه می‌کنند. این آیه، نقش آرزو در تربیت را به‌وضوح نشان می‌دهد: مربی باید شاگرد را از دام آرزوهای دنیوی آگاه سازد و او را به سوی آرزوهایی هدایت کند که با حقیقت وجودش سازگار باشند.
 

برای مطالعه ی بیشتر، مقاله ی  در جهان بینی تعلیم و تربیت، انسان ایده آل چطور معنا میشود؟ میتواند روشن کننده ی بحث باشد.

 

نقش انتخاب آرزو در تربیت

انسان موجودی یکپارچه است و نمی‌تواند همزمان دو مسیر متضاد را دنبال کند. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:
«مَا جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ» (احزاب: ۴)
خداوند در سینه هیچ انسانی دو قلب قرار نداده است. این آیه به‌وضوح نشان می‌دهد که انسان نمی‌تواند دو شخصیت یا دو جهت‌گیری متضاد داشته باشد. نقش آرزو در تربیت، در این یکپارچگی نهفته است: انسان یا دل به حیات دنیا می‌سپارد و همه اعمالش، از عبادت تا کارهای روزمره، برای دنیا شکل می‌گیرند، یا قلبش را به سوی آخرت می‌گشاید و هر حرکتش، حتی خوردن و خوابیدن، به سوی رضایت خدا جهت می‌یابد.
برای مثال، کسی که آرزوی شهرت دارد، حتی اگر نماز بخواند، ممکن است ناخودآگاه به دنبال جلب توجه دیگران باشد. اما کسی که آرزوی خشنودی خدا را دارد، حتی در ساده‌ترین اعمالش، مانند کمک به دیگران، به دنبال تقرب به پروردگار است. مربی در فرآیند تربیت باید این حقیقت را به شاگرد بیاموزد که قلب او تنها ظرفیت یک آرزوی اصلی را دارد و باید آن را به سوی هدفی متعالی هدایت کند تا شخصیتش یکپارچه و متعادل شود.
 

نقش آرزو در تربیت

 

نشاط زندگی در گرو آرزو

آرزو، مانند گوهری در قلب انسان است که هر عمل و تلاش او را به سوی خود می‌کشد. انسان تنها در مسیری نشاط و انگیزه دارد که با آرزوی اصلی‌اش هم‌راستا باشد. کسی که آرزوی قدرت و ریاست دارد، در هر کتاب، هر مجلس، و هر شغل، به دنبال نشانه‌ای از این گمشده است. داستان‌هایی که از موفقیت و برتری سخن می‌گویند، قلبش را گرم می‌کنند و کارهایی که به این هدف مرتبط نباشند، برایش بی‌روح و ملال‌آورند.
در مقابل، کسی که آرزوی رضایت خدا را در دل دارد، در هر کار و هر راه، به دنبال نشانه‌ای از حقیقت الهی است. او در شغلی که به او پیشنهاد می‌شود، می‌پرسد: «آیا این کار مرا به خدا نزدیک‌تر می‌کند؟» در کتابی که می‌خواند، به دنبال کلامی است که روحش را به سوی پروردگار ببرد. شاعر این حقیقت را چنین سروده است:
گلی گم کرده‌ام، می‌جویم او را / به هر گل می‌رسم، می‌بویم او را
نقش آرزو در تربیت این است که مربی باید شاگرد را به سوی آرزویی هدایت کند که نه‌تنها نشاط موقتی به او بخشد، بلکه او را به سوی سعادت ابدی رهنمون سازد. برای مثال، شاگردی که آرزوی پزشک شدن دارد، در هر درس و مطالعه‌ای که به این هدف نزدیکش کند، انگیزه‌ای بی‌پایان می‌یابد، اما کارهای بی‌ربط به این آرزو برایش خسته‌کننده‌اند. مربی باید این نیروی درونی را بشناسد و آن را به سوی هدفی متعالی جهت‌دهی کند.
 

حجت الاسلام پناهیان در 22 جلسه، به راه های رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی پرداخته است که میتواند در این موضوع قابل استفاده باشد.

 

فریب شیطان از راه نقش آرزو در تربیت

آرزوهای انسان، به‌طور فطری به سوی بلندی، جاودانگی، و آزادی تمایل دارند، اما شیطان از این خواسته‌های پاک سوءاستفاده می‌کند و آن‌ها را به سوی سرابی گمراه‌کننده هدایت می‌نماید. داستان آدم و حوا نمونه‌ای برجسته از این فریب است:
«هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى» (طه: ۱۲۰)
شیطان به آدم وعده جاودانگی و پادشاهی پایان‌ناپذیر داد، اما خداوند پیش‌تر هشدار داده بود:
«وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ» (بقره: ۳۵)
به این درخت نزدیک نشوید، مبادا به خود ستم کنید. شیطان با بهره‌گیری از آرزوی فطری جاودانگی، آدم را به سوی نافرمانی سوق داد و نتیجه، دوری از بهشت بود.

 

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به صورت مفصل این آیه و آیات بعد را مورد بررسی قرار داده است که مطالعه ی آن را پیشنهاد میکنیم.


این داستان، نقش آرزو در تربیت را به‌خوبی روشن می‌کند: مربی باید شاگرد را از خطر سوءاستفاده شیطان از آرزوهایش آگاه سازد. شیطان با نقاب حقیقت، انسان را به سوی باطل می‌کشاند و مربی وظیفه دارد با آموزش تمایز بین حق و باطل، شاگرد را در برابر این فریب‌ها مصون کند.
 

چرا انسان در آرزوها فریب شیطان را میخورد؟

چرا انسان، با وجود هشدارهای الهی، سخن خدا را فراموش می‌کند و فریب وعده‌های شیطان را می‌خورد؟ داستان آدم و حوا این پرسش را به‌وضوح پاسخ می‌دهد. خداوند به آدم و حوا فرمود:
«وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ» (بقره: ۳۵)
به این درخت نزدیک نشوید، مبادا به خود ستم کنید. اما شیطان با زبانی فریبنده گفت:
«هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى» (طه: ۱۲۰)
آیا تو را به درختی راهنمایی کنم که جاودانگی و پادشاهی بی‌پایان به تو بخشد؟ آدم، با وجود آگاهی از بهشت و نعمت‌هایش، فریب این وعده را خورد.
قرآن راز این لغزش را آشکار می‌کند: انسان هنگامی فریب می‌خورد که چیزی جز رضایت خدا را در دل بپروراند. توحید، سپری است که قلب را از وسوسه‌ها حفظ می‌کند. اگر انسان، حتی بهشت را، به‌جای خدا بخواهد، در معرض فریب قرار می‌گیرد. بهشتی راستین، خداپرست است، نه بهشت‌پرست. آدم پس از نافرمانی، با پشیمانی گفت:
«رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (اعراف: ۲۳)
پروردگارا، ما به خود ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و رحم نکنی، از زیان‌دیدگان خواهیم بود.
نقش آرزو در تربیت این است که مربی باید شاگرد را به سوی توحید و خداپرستی هدایت کند. او باید به شاگرد بیاموزد که هر آرزویی، از جاودانگی تا قدرت، باید با این پرسش سنجیده شود: «آیا این آرزو مرا به رضایت خدا می‌رساند؟» اگر پاسخ مثبت باشد، آن آرزو شایسته است؛ وگرنه، دام شیطان است.
 

نقش آرزو در تربیت

 

شعارهای فریبنده ی شیطان در راه آرزوها

شیطان با شعارهایی که به ظاهر با فطرت انسان هم‌خوانی دارند، او را به دام می‌اندازد. این شعارها در سه شکل اصلی ظاهر می‌شوند:
●    آزادی کاذب: شیطان وعده رهایی می‌دهد، اما انسان را به اسارت می‌کشاند. برای مثال، اعتیاد با وعده آرامش و لذت آغاز می‌شود، اما به زنجیری از رنج و ناتوانی تبدیل می‌گردد.
●    بلندی کاذب: او نوید عزت و بزرگی می‌دهد، اما نتیجه‌اش خواری و سقوط معنوی است. کسی که به دنبال شهرت است، ممکن است در نهایت به پوچی و فراموشی برسد.
●    لذت کاذب: شیطان شادی را نشان می‌دهد، اما جز اندوه و پشیمانی به ارمغان نمی‌آورد. لذت‌های زودگذر دنیوی، مانند سرابی هستند که تشنه را به سوی مرگ می‌کشانند.
داستان برادران یوسف نمونه‌ای دیگر از این فریب است:
«أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (یوسف: ۱۲)
آن‌ها با ادعای محبت و تفریح، یوسف را بردند، اما او را در چاهی تاریک افکندند:
«وَأَلْقَوْهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ» (یوسف: ۱۵)
این ماجرا نشان می‌دهد که چگونه شعارهای زیبا می‌توانند پوششی برای نیت‌های پلید باشند. نقش آرزو در تربیت اینجاست که مربی باید به شاگرد بیاموزد چگونه میان حقیقت و شعارهای فریبنده تمایز قائل شود تا در دام آرزوهای کاذب نیفتد.
 

فریب از طریق آرزوها در تاریخ

فریب آرزوهای کاذب، نه‌تنها در داستان‌های قرآنی، بلکه در تاریخ بشر نیز بارها تکرار شده است. کسانی که در زمان حضرت علی(ع) علیه او قیام کردند، با شعار عدالت و انتقام خون عثمان، مردم را فریب دادند. آن‌ها ادعا می‌کردند که برای احقاق حق می‌جنگند، اما در عمل، ظلم، فقر، و فساد را گسترش دادند. حضرت علی(ع) با بصیرت الهی خود، حقیقت را آشکار کرد و فرمود:
«آن‌ها از شما مالیات می‌گیرند، اما حق‌تان را به شما نمی‌دهند. من مالیات نمی‌خواهم و حق شما را به شما بازمی‌گردانم.»
این کلام، تفاوت میان حق و باطل را نشان می‌دهد: حقی که از آرزوی خالص برای خدا سرچشمه می‌گیرد و باطلی که با شعارهای فریبنده، مردم را به سوی زیان می‌کشاند.
در دنیای معاصر نیز، این الگو ادامه دارد. قدرت‌های جهانی با شعارهایی مانند آزادی، دموکراسی، و پیشرفت، ملت‌ها را به سوی سلطه و وابستگی سوق می‌دهند. آن‌ها از ابزارهای رسانه‌ای و واژگان زیبا بهره می‌برند تا نیت‌های واقعی خود را پنهان کنند، درست همان‌گونه که شیطان عمل می‌کند. نقش آرزو در تربیت اینجاست که مربی باید شاگرد را به بصیرت و هوشیاری دعوت کند تا فریب این شعارهای کاذب را نخورد و آرزوهایش را بر پایه حقیقت بنا کند.
 

به اسارت گرفتن آرزوها، با شعار آزادی

آرزوی آزادی، یکی از عمیق‌ترین خواسته‌های فطری انسان است، اما آزادی دنیوی اغلب به اسارت می‌انجامد. نمونه بارز این حقیقت، اعتیاد است. فردی که به مواد مخدر روی می‌آورد، با وعده آرامش و لذت فوری فریب می‌خورد، اما در نهایت در زنجیر رنج، ناتوانی، و پشیمانی گرفتار می‌شود. این الگو در همه آرزوهای خاکی تکرار می‌شود:
●    بلندی دنیوی: به‌جای اوج، انسان را به سقوط می‌کشاند. کسی که آرزوی شهرت دارد، ممکن است پس از سال‌ها تلاش، خود را در تنهایی و فراموشی بیابد.
●    آزادی دنیوی: به‌جای رهایی، انسان را در بند می‌کشد. لذت‌های زودگذر، مانند الکل یا روابط ناسالم، ابتدا آزادی می‌نمایند، اما به وابستگی و رنج می‌انجامند.
●    لذت دنیوی: به‌جای شادی، حسرت و اندوه به ارمغان می‌آورد. ثروتی که با حرص جمع شود، نه‌تنها آرامش نمی‌بخشد، بلکه اضطراب و ترس از دست دادن را افزایش می‌دهد.
داستان برادران یوسف نیز این حقیقت را تأیید می‌کند. آن‌ها با آرزوی جلب توجه پدر، یوسف را به چاه افکندند، اما خود در حسرت و گناه فرو رفتند. نقش آرزو در تربیت این است که مربی باید شاگرد را به سوی آزادی حقیقی هدایت کند؛ آزادی‌ای که در سایه تقرب به خدا و دوری از دام‌های دنیوی به دست می‌آید.
 

روش های استفاده از نقش آرزو در تربیت

نقش آرزو در تربیت، در مرکز فرآیند هدایت انسان قرار دارد. آرزوها، مانند بذری در قلب انسان‌اند که می‌توانند به درختی تنومند از کمال یا بوته‌ای از انحراف تبدیل شوند. مربی، به‌عنوان باغبانی آگاه، باید این بذرها را بشناسد و شرایطی فراهم کند تا آرزوهای پاک در قلب شاگرد شکوفا شوند.

 

برای مطالعه ی بیشتر، مقاله ی تربیت مطلوب چیست؟ را مطالعه نمایید.

 

مربی راهنما است، نه قالب ساز

مربی در فرآیند تربیت، نقشی حساس و ظریف دارد. او نمی‌تواند آرزو را در قلب شاگرد بکارد، زیرا آرزو، چشمه‌ای است که از عمق وجود انسان می‌جوشد. وظیفه مربی، مانع‌زدایی است؛ او باید موانعی را که جامعه، فرهنگ، یا فریب‌های شیطان پیش پای شاگرد قرار داده‌اند، کنار بزند و فضایی فراهم کند تا شاگرد خود، آرزوی راستینش را کشف کند. اگر شاگرد به مرحله‌ای برسد که آرزوی رضایت خدا در دلش ریشه بدواند، بزرگ‌ترین انقلاب در وجودش رخ داده است.
تصور اینکه مربی می‌تواند انسان را مانند خمیری شکل دهد، با حقیقت انسانیت سازگار نیست. انسان، موجودی است با اختیار و انتخاب، و تربیت او باید بر پایه آزادی باشد. مربی باید با صبر و حکمت، شاگرد را به سوی حقیقت دعوت کند، نه اینکه او را به زور به مسیری خاص بکشاند. نقش آرزو در تربیت این است که مربی باید شاگرد را به تأمل در آرزوهایش وادارد و او را از خطر آرزوهای کاذب آگاه سازد.
 

انتخاب آزاد، راز انسانیت

انسان برای انتخاب آفریده شده است، نه برای اجبار. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:
«لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُسَيْطِرٍ» (غاشیه: ۲۲)
تو بر آن‌ها سلطه نداری. مربی نباید نگران باشد اگر شاگردش سخنش را نپذیرد. اجبار، قلب انسان را به خفقان می‌کشاند و خفقان، به انفجار و نفرت می‌انجامد. والدینی که فرزندانشان را نیکو تربیت می‌کنند، آن‌ها را چنان هدایت می‌کنند که حتی در غیاب والدین، از روی عشق به حقیقت، وظایفشان را انجام دهند.
برای مثال، فرزندی که به اهمیت نماز آگاه شده، نه از ترس والدین، بلکه از شناخت و انتخاب خود، به سوی عبادت می‌رود. مربی باید زیبایی‌های حقیقت را به شاگرد نشان دهد، فواید راه حق را برایش توضیح دهد، و اگر شاگرد خطا کرد، با تذکر آرام، نتایج اشتباهاتش را به او بنمایاند. در صورت نیاز، می‌توان از شدت و جدیت نیز بهره گرفت، اما همیشه باید انتخاب نهایی را به شاگرد واگذار کرد. نقش آرزو در تربیت این است که شاگرد باید با اختیار خود، آرزویی متعالی را برگزیند تا رشدش پایدار باشد.
 

انقلاب آرزوها، تحول بنیادی در تربیت

انقلاب راستین، در دگرگونی آرزوهاست. این همان چیزی است که در مقاله ی انقلاب درونی چگونه تربیت پایدار را رقم میزند؟ به آن اشاره شده است. اگر آرزوی انسان از دنیوی به اخروی تغییر کند، همه وجود او متحول می‌شود. این تحول، نه‌تنها در فرد، بلکه در جامعه نیز اثر می‌گذارد. برای مثال، لشکر امام حسین(ع) در کربلا، با آرزوی شهادت و رضایت خدا، جان خود را فدا کردند، درحالی‌که لشکر دشمن، از ترس تیرباران یا طمع به مال دنیا، پیش می‌رفتند. شب عاشورا، امام به یارانش فرمود: «چرا نمی‌روید؟»، اما آن‌ها از انتخاب آزاد خود ماندند، نه از اجبار.
این تفاوت در تاریخ معاصر نیز دیده می‌شود. در جنگ ایران و عراق، نیروهای ایرانی با عشق به دفاع از حقیقت به جبهه می‌رفتند، درحالی‌که سربازان دشمن از ترس مجازات می‌جنگیدند. انقلابی که بر آرزوهای پاک و عقلانی بنا شود، مانند چشمه‌ای است که هرگز خشک نمی‌شود. اما انقلابی که با زور و فشار پیش رود، چون بنایی بدون پایه، فرو می‌ریزد. نقش آرزو در تربیت این است که مربی باید شاگرد را به سوی آرزوهایی هدایت کند که نه‌تنها او را به کمال برساند، بلکه جامعه را نیز به سوی حقیقت سوق دهد.

نتیجه گیری: نقش آرزو در تربیت، کلید سعادت انسان

نقش آرزو در تربیت انسان، مانند نقشی است که قلب در بدن ایفا می‌کند: نیرویی حیاتی که هر حرکت و جهت‌گیری را تعیین می‌کند. آرزوها، انسان را یا به سوی آسمان کمال می‌برند یا در خاک دنیا گرفتار می‌کنند. مربیان و والدین، به‌عنوان راهنمایان این سفر، وظیفه دارند شاگردان و فرزندان را از فریب‌های شیطان آگاه سازند و آن‌ها را به سوی آرزوهایی هدایت کنند که با فطرت الهی‌شان هم‌خوانی دارند. قرآن کریم با داستان‌ها و آیات خود، این حقیقت را به ما آموخته است که تنها با انتخاب آرزوهای پاک و دوری از شعارهای کاذب است که انسان می‌تواند به رضایت الهی دست یابد. تربیت، هنری است که در آن، مربی با صبر و حکمت، بذر آرزوهای متعالی را در قلب شاگرد می‌کارد و با مانع‌زدایی، به او اجازه می‌دهد تا با انتخاب آزاد، راه حقیقت را بپیماید. این مقاله دعوتی است به تأمل در آرزوهایمان و تلاش برای تربیت نسلی که با قلب‌هایی سرشار از عشق به خدا، آینده‌ای روشن را رقم بزنند.

 

در صورتی که تمایل دارید تا با دوره های تربیتی متنوع، اردو های ماجرا محور، پرونده های ویژه تربیتی و همچنین استفاده از ظرفیت مشاوران برجسته تربیتی کشوری بهره مند شوید، فقط کافی ست تا به سایت همیار 28 مراجعه کنید و ا ز دوره ها و مقالات ما بازدید بفرمایید. خوشحال می شویم تا نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
همیار 28، یاری برای تربیت

مقالات مشابه

تبلیغات

0دیدگاه ثبت شده، نظر تو چیه؟

برای درج نظر وارد شو یا ثبت‌نام کن

اشتراک گذاری

این پست را با دیگران به اشتراک بگذارید